تفاوت دو دیدگاه
نوشته شده توسط : مصطفی معارف

تفاوت دو دیدگاه

شهین خانم و مهین خانم توی خیابون به هم رسیدند، بعد از کلی احوالپرسی و چاق سلامتی شهین خانم پرسید: راستی از دخترت چه خبر؟ دو سالی باید باشه که ازدواج کرده، از زندگیش راضیه؟ بچه دار شد؟
مهین خانم یه بادی به غبغب انداخت و گفت :
آره جونم، این پسره، شوهرش، مثل پروانه دور سرش می چرخه، اون سال اول عروسی که دائم مسافرت بودن، همه جا رو رفتن دیدن، عید اون سال هم رفتن اروپا برای من هم یه پالتوی خیلی قشنگ آورده بود، تو کارهای خونه هم نمی گذاره دست از سیاه به سفید بزنه، وقتی هم که حامله بود دیگه هیچی، این قدر بهش می رسید حالا هم که بچه شون به دنیا اومده تا پوشک بچه رو هم این عوض می کنه، آره شکر خدا خوشبخت شد بچه ام .
شهین خانم گفت شکر خدا، ببینم پسرت چه کار می کنه؟ از زنش راضیه؟
مهین خانم یه آهی کشید و یه پشت چشم اومد که ای خواهر نگو که دلم خونه، پسر بدبختم هر چی درمیاره همش خرج مسافرت این دختره می کنه، انگار زمین خونه شون میخ داره! اون سال اول که اصلا توی خونه بند نبودن،اصلا فکر نمی کرد که بابا این بدبخت خرج این همه سفر رو از کجا بیاره، بعدش هم عیدیه رفتن دبی، دختره برا ننه اش رفته بود یه پالتو خریده بود ۱۰۰ دلار، پسره شده حمال خانواده زنش، طفلک بچه ام توی خونه عین یه کلفت کار می کنه، زنه دست از سیاه به سفید نمی زنه، حامله که شده بود این پسره دیگه رسما شده بود زن خونه، بعد هم که زایمان کرد حتی پوشک بچه اش رو می ده این پسر بد بخت عوض می کنه، آره خواهر طفلکم بدبخت شد!

 

 





:: بازدید از این مطلب : 224
|
امتیاز مطلب : 53
|
تعداد امتیازدهندگان : 13
|
مجموع امتیاز : 13
تاریخ انتشار : شنبه 15 بهمن 1390 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: